تربیت هنری چیست و چرا بر آن تأکید می‌کنیم؟

تربیت هنری چیست؟

قرار نیست اینجا مقاله‌ای تخصصی درباره تربیت هنری با هم بخوانیم بنابراین وارد کشمکش‌های علمی و تحلیل‌های آکادمیک نمی‌شویم اما لازم است بدانیم که دیدگاه‌های مختلفی درباره ارتباط تربیت و هنر، تربیت هنری، تربیت از طریق هنر، تربیت و هنر یا هنر در تربیت وجود دارد.

تربیت هنری چیست؟

تربیت ابعاد مختلف فردی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی دارد. تربیت هنری نیز مفهومی پر مناقشه است اما ما در اینجا تعریف و تعبیری ساده و سرراست از آن را تقریباً ملاک کار خودمان قرار می‌دهیم تا بتوانیم از نقاب کلمات عبور کنیم و به معنای مورد نظرمان نزدیک شویم.

منظور از تربیت هنری، دیدگاه یا رویکردی تربیتی است که هنر را در مرکز و کانون توجه خود قرار می‌دهد.  تربیت هنری توجه خاص به ابعاد هنری تربیت، مواجهه هنرمندانه با جهان، ادراک شهودی و نیز یادگیری نحوه نگریستن به ابعاد مختلف جهان است. تربیت هنری دارای رویکردها و دیدگاه‌های مختلفی است. در بعضی از آنان، آفرینشگری هنری و محصول نهایی مورد توجه بیشتر است، در بعضی دیگر تاریخ هنر، نقد هنری یا بیانگری و برون‌ریزی ارزش و اهمیت بیشتری دارد.

صاحبنظران تربیت هنری

در عرصه تربیت هنری در دوران معاصر نویسندگان و اندیشمندان مختلفی تلاش کرده‌اند تا این حوزه از جنبه‌های مختلف فکری مثل روانشناختی و جامعه‌شناختی یا مطالعات فرهنگی مورد پرداخت و توسعه قرار بگیرد.

اندیشمندانی همچون هربرت رید، جان دیوئی، هوارد گاردنر، لوونفلد، اِفلند، آرنهایم، الیوت آیزنر و خانم ماکسین گرین درباره تربیت هنری یا ابعاد تربیتی هنر، کمرنگ شدن نقش آن در مدارس و زندگی عمومی سخن گفته‌اند. شاید بتوان گفت وجه مشترک هم این دیدگاه‌ها، دغدغه بهبود و زیباتر کردن جهان از طریق توجه بیشتر به هنر است و این که هر کدام قطعه‌ای از یک پازل تصویر و عبارت مهم را کامل می‌کنند تا بگویند:

چرا تربیت هنری برای کودکان مهم است؟

برای مثال، اِفلند هدف اصلی تربیت هنری را توانا ساختن افراد در کسب مهارت‌های مرتبط با بیان هنرمندانه، طراحی، کسب آگاهی از هنر و تاریخ آن می‌داند.

خانم ماکسین گرین، فیلسوف تربیت، منتقد و فعال اجتماعی آمریکایی نیز با نگاهی کمی متفاوت تأکید دارد که کارهای هنری فقط کارهایی مختص نخبگان هنری نیستند بلکه راه‌های قدرتمندی برای معنا بخشیدن به زندگی‌مان و درک انسان بودن هستند.

رویکردها و روش‌های تربیت هنری

برای اشاره مختصر به دیدگاه‌های مختلف یا روش‌های برخورد با تربیت هنری سراغ یکی از اندیشمندان مذکور می‌رویم. الیوت آیزنر، استاد فقید دانشگاه استنفورد در کتاب هنرها و آفرینش ذهن به 8 دیدگاه یا رویکرد تربیت هنری اشاره دارد:

  1. رشته محور یا دیسیپلین محور:

در این رویکرد هنر وجه غالب است و به تاریخ هنر، زیبایی‌شناسی و نقد هنری توجه می‌شود. در رویکرد دیسیپلین محور (DBAE) ساختن، درک کیفیات هنری، جایگاه هنر در فرهنگ در طی تاریخ و نقد و قضاوت درباره هنر دارای اهمیت زیادی است.

  1. فرهنگ تجسمی و بصری:

هنرها در این روش، وسیله ارتقای فرهنگ بصری هستند. بر این اساس است که باید بیاموزیم تا تصاویر پیرامون را با نگاه موشکافانه و نقادانه بنگریم.

  1. آموزش هنر برای حل مسئله خلاق:

توجه به طیف وسیعی از ملاحظات اقتصادی، ساختاری، ارگونومیکی و زیبایی‌شناختی در فرایندهای حل مسئله مثل طراحی ویژگی اصلی این رویکرد است.

  1. مرکزیت خودبیانگری خلاق:

هنر، کارکرد بیانگرانه و درمانگرانه دارد و ابراز خلاقانه خود را فراهم می‌کند. برای افرادی که دچار سرکوب در محیط‌های اجتماعی مثل کلاس درس و مدرسه هستند و قدرت بیانگری و ابراز وجودشان نادیده گرفته شده این رویکرد ممکن است قابل توجه باشد.

 یک اثر هنری

  1.  آمادگی برای دنیای کار:

هدف از هنر و آموزش آن، توسعه مهارت‌ها و نگرش مورد نیاز در محل کار یا بازار کار است. احتمالاً مدارس رقابتی و آموزشگاه‌های بازاری شیفته این شیوه توجه به هنر هستند.

  1. تأکید و توجه به نتایج و پیامدهای شناختی:

هنرها، اشکال پیچیده تفکر و ظرافت‌های فکری و ادراک تخیلی و استعاری را توسعه می‌دهند. درک آثار تقلبی و تمایزگذاری بین اصل و غیر اصل، یا درک و شناخت رابطه فرم و محتوا در این رویکرد بسیار مهم است.

  1. استفاده از هنرها برای ارتقای عملکرد تحصیلی:

این رویکرد با قرار دادن دانش‌آموزان در معرض انواع هنر همچون موسیقی، پیشرفت تحصیلی و موفقیت آنان در دروس دیگر را هدف اصلی خود قرار می‌دهد. برای مثال، تأثیر موسیقی موتزارت بر هوش فضایی کودکان پیش‌دبستان!

  1. دیدگاه تلفیقی:

در این رویکرد، دروس هنری با سایر برنامه‌های درسی هنری و غیر هنری تلفیق و ترکیب می‌شوند. درک ایده‌های بزرگ (هنری و غیر هنری)، حل مسئله خلاق و استفاده از هنر برای درک بهتر یک دوره تاریخی یا فرهنگی خاص را در این رویکرد شاهد هستیم.

چرا اغلب مدارس یا نظام رسمی مدرسه‌ای به هنر کم توجه است؟

همان طور که احتمالاً اغلب ما تجربه کرده‌ایم، هنر در عمده مدارس نقش حاشیه‌ای دارد یا به صورتی کسالت‌بار تدریس می‌شود. بنابراین یکی از مسائل مدرسه غفلت از هنر و خلاقیت همچنین غفلت از شکوفایی تفاوت شخصیت دانش‌آموزان است. در حالی که در جریان فعالیت هنری تفاوت و تنوع آنان اغلب به رسمیت شناخته می‌شود.

بعضی از مدارس به دلایل مختلفی از هنر غافل هستند. غفلت از هنر یا رویکردهای مناسب و موثر تربیت هنری دلایل مختلفی دارد. هر چند ممکن است یک مدرسه یا نظام آموزشی تعمد یا تقابلی با برنامه‌های هنری نداشته باشد اما در عمل، و بر اساس اولویت‌هایی که عرف، یا بازار یا قوانین جاری تحمیل می‌کنند هنر به حاشیه رفته باشد.

همان طور که کن رابینسون در نقد وضعیتی فراگیر در دوره غلبه ارزش‌های مطلقاً اقتصادی می‌گوید، در اکثر نظام‌های آموزشی جهان هنر در حاشیه قرار دارد. عواملی  زیر می‌تواند توجیه نادیده گرفتن یا کم ارزش پنداشتن هنر در آموزش رسمی باشد:

  • عاطفی بودن یا شهرت هنر به عنوان امری عاطفی و هیجانی
  • بی توجهی به ظرفیت شناختی هنر
  • کیفی بودن ارزشیابی هنری یا دشواری ارزیابی کمی و عدد و رقمی که بسیاری اوقات باعث آرامش افراد می‌شود!
  • تفننی نگریستن به هنر یا آن را وسیله شکوفایی دیگر استعدادها و پیشرفت در دیگر دروس دانستن
  • کم اطلاعی، بینش محدود و مهارت نامناسب بعضی از مربیان هنر، وا داشتن کودکان به انجام کارهای اجباری، تمرین‌های تقلیدی و غیر هنرمندانه

دانش آموزان در حال فعالیت هنری

دلیل تأکید بر تربیت هنری در مدرسه ایرانی هنر و خلاقیت

ما، مدرسه‌ای غیر رسمی هستیم. یعنی برنامه درسی متفاوتی از برنامه عمومی مدارس ارائه می‌دهیم. بنابراین طبیعی است که نسبت به مدارس و برنامه معمول آنان، نقشی متفاوت داریم.

از طرف دیگر، تعلق خاطرمان به هنر تنها از روی عواطف نیست. هر چند هنر عواطف و احساسات را بر می‌انگیزد اما دارای ظرفیت‌های بالایی برای رشد ذهن و تقویت قوای شناختی انسان است.

همچنین هنرها هوش و حواس ما را رشد داده و باعث پالایش وجودمان می‌شوند.

 اگرچه در زندگی امروزی ممکن است هنر از برنامه رسمی مدارس حذف یا در اولویت چندم قرار گرفته باشد اما در کنار ادبیات، در ذائقه و فرهنگ ما ایرانیان همچنین ساخت و حفظ تمدن و میراث فرهنگی‌مان نقش مهمی داشته است.

بر خلاف بسیاری از ملت‌ها، ما در تاریخ چند هزار ساله خود، میراثی غیر مکتوب اما گرانبها داریم. همان طور که شعر حافظ و سعدی و مولانا و تعداد کمی از متون کهن ما اکنون به طور مستند به جا مانده، بخشی از حافظه تاریخی، توانایی فکری و فرهنگی ما در قالب آثار هنری، نمادها و فضاهای معماری بر جا مانده‌اند. هنرآموزی یا آشنایی با زبان هنر می‌تواند ما را به درک سرمایه و میراث فرهنگی‌مان آگاه و اشنا کند.

البته این به معنی بی توجهی به هنر مدرن نیست؛ بلکه ورود به عالم هنر درک فرهنگی ما را بالا برده و علاوه بر توجه به گذشته و نقادی آن، می‌توانیم در سیر تاریخی هنر با دیدگاه‌ها و آثار زیبای هنری و دستاوردهای بصری معاصر نیز آشنا شویم. در مقاله‌های بعدی در این باره بیشتر خواهیم نوشت.

ملاقات با هنر و وارد شدن به دنیایی رنگارنگ و لبریز از صداها و خطوط و احجام متنوع، همچون آشنایی با زبان‌ها و معانی زیبایی است که در قالب کلمه‌ها نمی‌آیند. پس، حذف هنر نادیده گرفتن شکل مهمی از سواد و زبان فهم و ارتباط با جهان و دیگر انسان‌ها است. مهم‌تر این که هنر، زبان زنده همه کودکان دنیاست.

اگر می‌خواهیم تربیت چندفرهنگی، صلح محور و انسان‌دوستانه را تبلیغ و ترویج کنیم، اگر می‌خواهیم – به گفته داستایفسکی- جهان را با کمک زیبایی نجات دهیم، شما راهی مناسب‌تر از نگاه هنرمندانه و زیباشناسانه را می‌شناسید؟

 

ما در مدرسه خود چه عرضه می‌کنیم؟

ما در مدرسه ایرانی هنر و خلاقیت (سرسرا) از تحقیق و بررسی‌های تخصصی تا طراحی و اجرای کارگاه‌ها، دوره‌ها و رویدادهای مبتنی بر هنر و خلاقیت مشغول به فعالیت هستیم. حتی اگر برای بسیاری از مردم توجه به موضوع هنر در لابلای مشغله‌های کوچک و بزرگ کاری جانبی و فرعی به نظر برسد اما تنها با درک زیبایی‌ها و ظرافت‌های جهان است که می‌توانیم ادعا کنیم در حال تجربه یک زندگی ژرف هر چند دشوار هستیم.

هنر، پنجره‌ای برای دیدار با شگفتی‌ها و روزنه‌ای برای تنفس روح است. مراقب باشیم در میان چرخ‌دنده‌های زندگی صنعتی یا در موج روزمرگی این دریچه خودکاوی و خودشناسی را به روی خود نبندیم. هنرورزی و هنرآموزی و هنرشناسی نیاز زمانه ماست هر چند نیازی فراموش شده!

مدارس یا نظام‌های رسمی ممکن است به غفلت یا تعمد کودکان را از زبان هنر محروم کرده باشند. ما در تلاشیم تا از طریق پرداختن به هنر، فرصت‌هایی برای رشد تخیل و خلاقیت تدارک ببینیم. دوره پرورش خلاقیت برای بزرگسالان و دوره‌های سفر جادویی (برای کودکان) و سفر خیال (برای نوجوانان) تلاشی برای تحقق تربیت هنری در مدرسه ایرانی هنر و خلاقیت است.

همچنین با طرح کاروان هنر گهگاه به مدارس و مناطق مختلف ایران می‌رویم تا فضا را پر از صدا و رنگ و آواز شاد و امیدبخش هنر نماییم.

 

منابع:

مهرمحمدی، محمود؛ کیان، مرجان(1397). برنامه درسی و آموزش هنر در آموزش و پرورش، انتشارات سمت.

Eisner, E. W. (2002). The arts and the creation of mind. Yale University Press.

Greene, M. (1987a). Creating, experiencing, sense-making: Art worlds in schools. Journal of Aesthetic Education, 21(4), 11-23.

https://massculturalcouncil.org/

https://observatory.tec.mx/

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *